پردهی سوم، صحنهی دهم
ظفیر (تنها)
ظفیر:
آه، زید! کجا میروی؟
او هنوز هم از من گریزان است!
مأیوس، نگران و وحشتزده از اینجا رفت،
و قلب مرا به درد آورد!
پشیمانی او، دلرحمی او و نبود او مرا عمیقا متاثر میکند.
باید به دنبال او بروم!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر