پرده‌ی سوم، صحنه‌ی هفتم
زید (تنها)
زید:
باید پیرمردی بی‌دفاع، غیرمسلح و ضعیف را بکشم؟!
مهم نیست – خواست خداوند این است و ریختن خون وی سبب رضایتش می‌شود.
در هر صورت خداوند مرا برای به انجام رساندن این ماموریت مقدس برگزیده است؛
من قسم خورده‌ام و باید پای عهدم بایستم.
ای فرشتگانی که مرگ ظالمین عالم را رقم زده‌اید،
به یاری من بیایید! خشم خود را به خشم من بیفزایید
و دستان لرزان مرا هدایت کنید!
ای فرشتگان نابودگر که یاور محمد هستید،
سبعیت خود را در قلب من جای دهید!
آه، چه می‌بینم؟!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر