پردهی دوم، صحنهی ششم
محمد، عمر
عمر:
محمد، تا دیر نشده باید اقدام کنی.
خبرچینی اسرار دشمنان تو را به من فروخته است:
فردا آتشبس پایان مییابد،
و ظفیر دوباره در موضع قدرت قرار میگیرد.
جان تو در خطر است،
نیمی از اعضای شورای دولت به محکومیت تو رای دادهاند،
و آنهایی که جرات جنگ با تو را ندارند
ممکن است از طریق یک ضارب به جان تو سوقصد کنند.
آنان قتل یک قهرمان را مجازات قانونی مینامند
و نقشهی شومشان را، عدالت.
محمد:
به زودی آنان طمع خشم و انتقام من را خواهند چشید!
ظفیر باید به هلاکت برسد!
عمر:
سر ظفیر که جلوی پای تو بیفتد،
بقیه تسلیم خواهند شد.
فقط عجله کن!
محمد:
علیرغم خشمم، مجبورم دستی را که آن ضربهی مهلک را بر او وارد خواهد آورد،
پنهان نگه دارم، تا بدینگونه شک عوام را از خود دور کرده و به جهتی دیگر هدایت کنم.
عمر:
عوام حقیرتر از آنند که لازم باشد توجهی به آنان داشته باشیم.
محمد:
ولی آنها هستند که قرار است ما را بپرستند.
برای همین به فردی نیاز دارم که از من اطاعت داشته باشد،
خودش به تنهایی قتل را به انجام برساند
و ثمرهاش نصیب من شود.
عمر:
برای چنین اقدامی زید از همه مناسبتر است.
محمد:
زید؟!
عمر:
آری، او بهترین وسیله برای هدف ما میباشد.
به عنوان زندانی ظفیر، زید این امکان را دارد
که به ظفیر نزدیک شود و او را به قتل برساند.
سایر مُریدان تو بیش از حد محتاط و عاقل و باتجربهاند،
و در سنینیاند که به پختگی رسیدهاند و زودباوریشان را از دست دادهاند.
ما به فردی نیاز داریم که سادهلوح و بیباک باشد،
و عاشقانه به بردگی تن داده باشد:
جوانی دوران وَهم و خیال است.
زید را به راحتی میتوان فریب داد و هدایت کرد،
او مانند شیری رامشده است که فقط از صاحبش اطاعت میبَرد.
محمد:
برادر پالمیرا؟!
عمر:
آری، فرزند مهارنشدنی دشمن گستاخ تو،
که با عشق ممنوعهاش تو را میآزارد.
محمد:
من از زید نفرت دارم، حتی نامش باعث آزردگیام میشود.
خون ریختهشدهی پسرم مرا به انتقام فرامیخواند.
تو از عشق من به پالمیرا خبر داری،
تو میدانی که من در میان خون و خطر
به اینجا آمدهام تا قدرت و آیین نوینام را گسترش دهم
و پیروانی بیشتر پیدا کنم.
خون ظفیر باید ریخته شود، خون زید نیز!
منافع من این را ایجاب میکند، همچنین نفرتم،
و عشقم، عشقی مهلک که من را بیاختیار با خود میکشاند.
دینم نیز قتل ظفیر را حکم میکند،
و نیاز، که هر اقدامی را جایز میشمارد.
پایان پردهی دوم.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر